سال تحصیلی جدید
سال تحصیلی جدید شروع شده و چند روزی از مدرسه رفتن پسرکم می گذره، خدا رو شکر تا امروز ماجرایی با مهدیار نداشتیم. اینقدر که پارسال به سختی مدرسه می رفت و هر روز پدرش رو از کار و زندگی می انداخت، حسابی امسال استرس داشتیم ولی شکر خدا مسئله ای پیش نیومد. چند روز قبل از شروع مدارس سفر چهار پنج روزه ای به شمال داشتیم و آب و هوایی عوض کردیم برای شروع تغییر جدید آماده شدیم. صبح ها ساعت شش و نیم مهدیار به مدرسه میره و روز من و دو تا وروجک از ساعت نه و نیم ده شروع میشه و مهدیار ساعت یک و نیم به خونه می رسه و بعد از خوردن ناهار و استراحت تکالیفش رو شروع می کنه و هنوز روی دور درس و مدرسه نیفتاده و سخته براش که مشق و دیکته بنویسه و عجیب سرعت دی...