مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

روز های زندگی من

قناری خونه ی ما

1394/3/5 23:51
نویسنده : زری مامان
1,467 بازدید
اشتراک گذاری

مامان امروز صبح: مهدیار جان کجایی؟؟

محمدصدرا: مامان مهدیار بابیده(خوابیده)

و من یک عدد مامان در حال غش و ضعف و قربون صدقهمحبت

****************************************

مهدیار قیچی به دست روبه روی آینه داره جلوی موهاش رو مدل کریستین رونالدو کوتاه می کنه تعجباونم موهایی که هر ماه با کلی قر و فر و رزرو وقت از آرایشگاهی که کارش رو قبول داریم کوتاه می شه.

و محمدصدرا با عجله خطاب به مامان: مامان مهدیار گیچی(قیچی)، و با دست موهاش رو نشون می ده بغل

***************************************

مهدیار و بابا میثم هر شب چند دقیقه ای فوتبال بازی می کنن و دیشب صدرا توپ به دست اومد پیش من: مامان بویا(بیا) توپ بازی و اینقدر دستم رو کشید و اصرار کرد که بابا میثم لطف کرد و باهاش توپ بازی کردبوس

****************************************

اینقدر این کوچولوی شیرین زبون ما هر روز حرف می زنه که صداش تا خونه ی دایی جون و عمه سارا هم می ره و زندایی جون بهش می گه جوجه قناری خونه ی ما محبت.

عاااشق عمه سارا و عمو حمیدشه و بعد از ظهرها از توی بالکن عمو حمیدش رو صدا می زنه:حبید (حمید) و یه مدتی مودب شده بود و به عمو حمیدش می گفت آدا حبید (آقا حمید)

محمدصدرا

پسندها (7)

نظرات (14)

مامان فاطمه
6 خرداد 94 8:51
سلام دوست عزیز.هنوز در جشنواره نی نی و طبیعت رای نداده ایید؟؟؟؟؟؟؟؟پس همین الان گوشی تون رو بردارید و کدهای 94 و 93 که مربوط به پسرخاله های نازنازی است رو به این شکل 94.93به 1000891010 ارسال کنید تا یاری بدهید و ما برنده بشم... میدونید که خرجش یه 20 تا تک تومنیه.....پس خسییییییییس نباشید...........تنبلی هم نکنید........فقط یه رای....ممنونم
عمه سارا
10 خرداد 94 10:30
قربون این جوجه قناری ت. که ساعت بیدار شدن و خوندنش هم دقیقا با طلوع آفتابه اخه مگه میشه
مامان سمیه
10 خرداد 94 11:06
سلام عزیز دلم .... وبلاگ قشنگی داری و قشنگتر از اون گل پسرای نازت از طرف من 2تاشونم ماچ آبدار محکم کن. نمی دونم چه جوری باید همدیگرو لینک کنیم؟
زری مامان
پاسخ
سلام دوست عزیز و نازنین و قدیمی لطف داری عزیزم
مامان مرضیه
13 خرداد 94 22:53
به به سلام به روی ماهتون دلم حسابی براتون تنگ شده بود قربون قد و بالاتون بره خاله پست قبلی هم خیلی باحال بود عکساتون هم عالی شرمنده که اومدم و یهویی براتون توی یه پست نظر دادم بوس بوس مخملهای خاله
زری مامان
پاسخ
سلااااام به مرضیه ی گلم ما هم دلمون تنگیده بود خدا نکنه لطف داری عزیزم مرسیییییییییی که اومدی مهربون
مامان فاطمه
17 خرداد 94 18:41
ای جان به محمد صدرا جون خوش زبونخوشا بهحالتون که نزدیک فک وفامیلین
مامانی غزل جون
4 تیر 94 8:48
سلام عزیزم خدا نی نی کوچولو رو برات حفظ کنه امروز تولد فسقلی ما غزل جون هست میشه بیای تو وبش و بهش تبریک بگی میخوام کلی پیام تبریک از طرف دوست های مهربونمو براش به یادگار بمونه ممنونم از لطف و مهربونی هات...
مسئول سایت نی نی عکس
4 تیر 94 11:36
سلام مامان مهربون عکس کوچولوتونوو برای نی نی عکس بفرستید تا جایزه بگیره و کلی خوشحال شه. http://www.niniaxs.ir اگه مایل به تبادل لینک هم هستی لینکمون رو توی وبلاگتون قرار بدید و به ما بگید به قید قرعه به مامان های فعال و معرفی کننده سایتمون جایزه میدیم
مامان سمیه
6 تیر 94 1:16
سلام دوست خوبم ...جیگرم چرا رمز دار می نویسی؟؟؟؟؟ آخه من که رمزتو ندارم....راستی چند بار بهت زنگیدم...در دسترس نیستی و اس هم بهت نمیرسه....
زری مامان
پاسخ
سلام عزیزم میام پیشت
مامان سمیه
8 تیر 94 18:26
جیگر من که رمزتو نمی دونم موندم تو خماری.... راستی ممنون میشم اگه لینکم کنی...
زری مامان
پاسخ
الان برات می فرستم عزیزممممم لینکت کردم سمیه جون، چون تو قسمت مطالب دوستان ادتت کرده بودم یادم رفته بود لینک رو هم اضافه کنم
مامان سمیه
12 تیر 94 23:56
کجایی خانووووووم؟؟؟؟؟؟؟؟ دلمون تنگه
تک دختر مامانش(kosar)
10 مرداد 94 16:45
سلام خاله جان. خوشحال ميشم به منم سر بزنید. دووووووستون دارم. .
ღبارانღ
28 مرداد 94 10:33
چقدر وجود این قناری ها تو خونه شیرینه....خدا حفظشون کنه...
زری مامان
پاسخ
الهی خدا عزیزای همه ی خونه ها رو حفظ کنه
ღبارانღ
28 مرداد 94 10:35
بعد از حدود یک سال امروز اولین روزی هست که توی خونه هستم....دلم تنگ روزهای با هم بودنمان را کرد...امدم اینجا....نمی دونم چرا نیستی------------------نی نی به دنیا آمده احتمالا...آره؟ کاش یه خبری از خودت می دادی؟
زری مامان
پاسخ
من عاااشقتم خودتم خوب می دونی دوست بی نظیر و همیشگی من
ღبارانღ
1 شهریور 94 11:06
چقدر از جمله ---------------------و چقدر توی کامنتهای که گاه چشمم می افته می بینم.... چقدر از حسرت خوردن های بی دلیل دیگران که لحظه ای نمی توانند جای ما باشند می ترسمــــــــــــــــ... کاش از دایره واژگانی دنیا حذف می شد این جمله های بی دانش و منفی!!!
زری مامان
پاسخ
یعنی وقتی یکی از همین کامنتای اخیرم رو خوندم که چند بار این جمله توش تکرار شده بود تنم لرزید، به خدا قسم یکی از دلایلی که کمتر می نویسم همین جمله و طرز فکر، خودت می دونی. حس می کنم این افکار و جملات و حسرتا می تونن زندگی طرف مقابل رو نابود کنن وقتی این کامنتتو خوندم یه لحظه موندم از حس یکسانی که دقیقا هر دومون درباره این جمله پیدا کردیم.