بدون عنوان
دیشب به درخواست آقا پسر رفتیم شهربازی (پارک ارم) به همراه عمو محسن دوست بابا وقتی بابایی به آقا پسر گفت که میخواهیم با عمو محسن ب شهر بازی بریم پسر گفت مجتبی هم میاد عمو مجتبی داداش عمو محسنه و آقا مهدیار شیطون اینو خوب میدونه آقاپسر کلی بازی کرد هلی کوپتر ، تاپ، ماشین . آخر سر هم به پدر گفت که میخواد سرسره بازی کنه و آبشار سوار شد.دیگه آخرش از خستگی چشم های پسر باز نمی شد و دیگه گیر به هیچ بازی ای نداد
نویسنده :
زری مامان
11:32