مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

روز های زندگی من

قربون اون زبونش

عزیز دلمیییییییییییییی شیرینی زندگی مامانی فدات شه که چقدر پارسال همین موقع ها منتظر بود تا تو کامل حرف بزنی حالا با هر کلمه و جمله ت مامانی و بابایی به آسمون پرواز می کنن قربونت برم که بعد از کلی تمرین بالاخره پریشب موفق شدی لبخند رو درست تلفظ کنی آخه تا پریشب می گفتی لخبند آکواریوم رو هم می گی آفتاریوم چند شب پیش بابا بهت گفت پسرم می خوای بزرگ شدی چیکاره بشی شما هم گفتی من بزرگ شدم بابایی گفت وقتی خیلی بزرگ شدی اندازه ی بابایی شدی شما گفتی می خوام پلیس لولوها بشم لولوها رو دستگیر کنم ...
13 دی 1390

پسر چی میگه؟

پسر گل مامان دایره لغاتش روز به روز گسترده تر میشه ولی باکمی تقاوت چون کلمات و جملاتش رو معمولاً فقط نزدیکانش که زیاد باهاش سرو کار دارند میفهمن: شردم : خوردم هلی اوته:هلی کوپتر بسی سی : بستنی شوراکی: خوراکی دادا : دایی اما: اسما بابا نانص: باباناصر مامان ثییا: مامان ثریا سبال: لباس پسرم یکی از اولین کلماتی که یاد گرفت عباس بود که با کمال معذرت از بابا بزرگش ولی بدون هیچ پسوند و پیشوندی بابابزرگش رو عباس صدا میزد و میزنه. ...
28 تير 1390