تولدت مبارک پسرم
عزیز جان مادر چهار سالگیت مبارک
نمی دونم حس و حالم رو چطور توصیف کنم
چهار سال گذشت از روزی که جهانمان را نورانی کردی
چهار سال گذشت از لحظه هایی که منتظر آمدنت بودم و خدا را صدا می زدم تا از درد دوریت فارغ شوم
و چه صبورانه ثانیه ها را طی می کردی و من چه بی تحمل از خدا می خواستم روز بعد را هم ببینم
از چه بنویسم، که مادر شدن و حس زیبایش توصیف ناپذیر است
ماه آسمانم، مادر را ببخش اگر گاهی فراموش می کنم که تو فقط چهار سال داری، نه چهـــــــــــــــــــــار سال
خدای صبورم مرا ببخش و کودک نازنینم را هم به ما ببخش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی