مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

روز های زندگی من

جشن تولد صدرا

1394/7/20 10:44
نویسنده : زری مامان
2,657 بازدید
اشتراک گذاری

جشن تولد دو سالگی صدرا رو با چند روز تاخیر برگزار کردیم تا خاله اسما و عمو مهدی که سفر بودن برگردن. چون صدرا علاقه ی ویژه ای به عمو مهدی داره و دیروز که فهمید عمو مهدی ش هم میاد مرتب می گفت عمو مهدی کلاه تولد بذاره.خندونک

میز شام

صدرا و میز شام

تولد دوسالگی

تولد دوسالگی

کیک تولد باب اسفنجی

تولد محمدصدرا

تولد دوسالگی

محمدصدرا

پسندها (3)

نظرات (11)

مامان بهاره
21 مهر 94 13:23
سلام زهرا جون بعد از کلی اومدم باورم نمیشه چقدرمحمد صدرا بزرگ شده چقدر با نمک شده قربون اون تیپبامزه اش زهرا جونمیشه لطفا رمز رو بدی ایننینی کوچولونینی شماست ایا؟
زری مامان
پاسخ
میام پیشت عزیزم
ღبارانღ
21 مهر 94 22:10
مبارکت باشه آرام جانــــــــــــــــــــم....ان شالله همیشه سالم و سرحال و با امید باش...زیر ساسه مرتضی علی و پدر و مادر
زری مامان
پاسخ
مرسی دوست گل و همیشگی خودم
ღبارانღ
21 مهر 94 22:11
ان شالله به حق این روزهای عزیز به زودی شما برید تولد نی نی خاله اسما و عمو مهدی و اونوقت عمو مهدی کلاه تولد بذارند رو سرشون....ان شالله نی نی خاله اسما
زری مامان
پاسخ
ایشالااااااااااا ممنون از دعاهای همیشه خوبت
ღبارانღ
21 مهر 94 22:13
بافتنی را مامان جون بافتند؟ خدا سایه همه بزرگترها را حفظ کنه...
زری مامان
پاسخ
نه عزیزم کادوی خاله اسماس
ღبارانღ
22 مهر 94 19:32
سلام...حالا امدم با دقت دست مریزاد...خدا قوت...سفره تون پر برکت... زهرا یادته یه سال هم تولد مهدیار باب اسفنجی بود...هـــــــــــــــــــــی جوونی!
زری مامان
پاسخ
سلام بعلهههههههههه چه خوبه که یه دوست بی نظیر داشته باشی که همه چیزای خوب یادش بمونه و وقتی بهت یادآوری می کنه حس کنی چقدر براش مهمی و چقدر برات عزیزه
♥مرجان مامان آران و باران♥
1 آبان 94 2:05
سلام عزیزم خوبیییی دلم براتو خیلی تنگ شده بود عزیزممم اصلا باورم نشد به سلامتی انشالا کی سومییییییییچقدر زود برای ما گذشت ندونسته همبشه خوشو خوشبخت باشید میبوسمتون
زری مامان
پاسخ
سلااام مرجان گل و نازنین چه عجب خوش اومدی عزیزم واسه خودم هم زود گذشت
عاطفه
2 آبان 94 22:51
خدای من چی میبینم ؟؟؟ زری جانم مهمون دارم و به لطف برادر شوهر اومدم سرکی به وبلاگن بکشم. خوبید ؟ امیرطاها داداش کوچوله ی بچه هاس یا ...؟ تروخدا رمز پستا رو برام تو وبلاگ بذار. ممنونت میشم
زری مامان
پاسخ
سلام علیکم عاطفه خانوم گل دلم برات یه ذره شده خدا خیر بده برادرشوهرو که باعث شد شما تفضل کنی و سری به ما بزنی بانو داداش کوچولوی بچه هاس یا چی دقیقا؟؟؟؟ یا چی رو بگو تا منم بگم امیرطاها کیه رمزم میدم چشمممممممممم
مامان زهره
15 آبان 94 17:22
سلام صدرا جونم تولدت مبارک خوشگلم امیدوارم جشن 150 سالگیت رو تو این وبلاگ به ثبت برسونی برات بهترین ها رو آرزومندم میلادت مبارک خوشگلم دوستت دارم
مامان احسان
17 آبان 94 21:47
اميدوارم هميشه محفلتون گرمه گرمه گرم باشه
مامان مرضیه
27 آبان 94 22:04
مهدی یار عزیزم مبارکت باشه خاله جونی خیلی شلوغم که دیر میام بهتون س ر می زنم امیداورم که روزی خودت هم فرزندتو به مدرسه می بری همجون مادر و پدر گلت لبخند شادی بر روی لبانت باشه
زری مامان
پاسخ
عزیز دلمییییی
مامان مرضیه
27 آبان 94 22:05
مبارک مبارک تولد مبارررک دوست دارم
زری مامان
پاسخ
ما بیشتر عزیزم