مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه سن داره

روز های زندگی من

چیکار کنم؟؟؟؟؟

1391/8/19 15:09
نویسنده : زری مامان
710 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز مادر الان که می نویسم شما خوابیدی و من توی اتاقت نشستم و نمی دونم باید عذاب وجدان داشته باشم یا نه؟ اصلاً نمی دونم باید چه عکس العملی به خرج بدم

فکر کنم همه ی مامانا یه وقتایی این طوری می شن، که اینقدر در مقابل کارهای فرزندشون مستاصل می شن که همه چی رو تقصیر خودشون می دونن

منم دقیقاً همین حس رو دارم

این چند وقته اینقدر بد اخلاق و لجباز شدی که اصلاً نمی شناسمت

گریه که شده خوراک شب و روزت

پسر خوش اخلاقی که همه مثالش می زدن حالا کلی باعث ناراحتی مامانش می شه

وقتی هم باهات درمورد کارات صحبت می کنم میگی مامانی چیزی درموردش نمی خوام بشنوم

آخــــــــــــــــــــــــــــــه من چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امشب عروسی دعوت بودیم، قبل از رفتن وقتی از خواب بیدار شدی شروع به گریه کردی شاید حدود بیست دقیقه یعنی دیگه به مرز جنون رسیده بودم

خیلی خودم رو کنترل کردم خیلی تحمل کردم تا عصبانی نشم و به قول شما "ناراحتت نکنم و دلت رو نسوزونم"

اووووووووووف این دل سوزوندن رو دیگه از کجا آوردی؟

نمی دونم به خاطر مهد رفتنته یا چیز دیگه ایه، به هر حال اینقدر ناراحتم که نمی فهمم چته و چیکار باید بکنم که حد نداره

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

زهرا (✿◠‿◠)
19 آبان 91 7:57
عزیزمممممممممممممممممم... درکت می کنم!!!
علامه کوچولو
19 آبان 91 9:33
گل پسر ما و بد اخلاقی
عمراً
البته احتمال داره خلقیات دوستای هم مهدیش روش تأثیر گذاشته باشه
ولی بازهم صبر صبر صبر باشه


نمی دونم چی بگم اصلاً این مهدیار نیست!!!
مامانش
19 آبان 91 10:54
مامانی حتما چشمش زدن . براش اسفند دود کن و سوره های ناس و فلق رو براش بخون
مامان حانیه
19 آبان 91 12:26
سلام عزیزم خوبی؟کاملا درکت می کنم چی می گی حانیه هم چند وقتیه اخلاقش خیلی فرق کرده منم در تعجبم نمی دونم چه کار باید کرد واقعا گاهی اوقات صبر کردن خیلی سخت می شه بعدشم آدم عذاب وجدان می گیره


دقیقاً
چقدر خوبه که دوستایی مثل شما دارم که باهام همراهید
در انتظار...
19 آبان 91 19:26
سلام.. خوبی؟براش سوره عصر بخون.خوب می شه...طبیعیه... خصوصی
در انتظار...
19 آبان 91 19:28
خصوصی
مامان محمد فرهام
19 آبان 91 23:17
ُسلام عزیزم
این هم یه دورس که تموم میشه صبور باش مثل من که دیگه گریه کردن پسری برام عادی شده
الان نزدیک سه ماه که واسه هرچیز گریه می کنه
از زبون هم که کم نمیاره
شما که ماشاالله صبوری این یه دوره هم روش


چی بگممم