داماد کوچولوی مامانی
داماد کوچولوی مامانی اینم عکسای پسر گلم تو عروسی عمه سارا
خودش می گفت لباس دامادی پوشیدم
قربون اون گیره ی کراواتت بشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
نظرات (10)
در انتظار...
18 آبان 91 13:17
18 آبان 91 13:17
سلام...دلم خیلی براتون تنگ شده...
ولی زری هیچی برای من اون عکس نمی شه...خیلی دوستش دارم.تا عکس دامادی را دیدم یهو ترسیدم.فوری نگاهش کردم ببینم نکنه بر داشتی....gif)
.gif)
بعد دیدم نه.هست.خوشحال شدم.gif)
عزیزم تا این وبلاگ رو دارم این عکس رو عوض نمی کنم، شک نکن
فقط به خاطر دوست گلم
ولی زری هیچی برای من اون عکس نمی شه...خیلی دوستش دارم.تا عکس دامادی را دیدم یهو ترسیدم.فوری نگاهش کردم ببینم نکنه بر داشتی...
بعد دیدم نه.هست.خوشحال شدمعزیزم تا این وبلاگ رو دارم این عکس رو عوض نمی کنم، شک نکن
فقط به خاطر دوست گلم
مامان محمد فرهام
18 آبان 91 15:46
18 آبان 91 15:46
وای مهدیار جونم داماد که شدی جیگر خاله الهی که دکتر بشی ببوسش زری جونم
انشاالله که دامادی شو ببینی.gif)
.gif)
مامان حانیه
19 آبان 91 12:24
19 آبان 91 12:24
ماشاالله به پسرخوشگلمون خدا حفظش کنه.gif)
لباسش خیلی بهش میاد ان شاالله کت وشلوار دامادیش رو بپوشه
لباسش خیلی بهش میاد ان شاالله کت وشلوار دامادیش رو بپوشه.gif){kind=small}
مطلب بعدی
چیکار کنم؟؟؟؟؟
مطلب قبلی
اثاث کشی
