پارک ارم
بابا میثم پریروز به مهدیار جون قول پارک ارم رو داده بود
دیشب هم به قولش عمل کرد و رفتیم پارک ارم
با مهدیار جونم سوار سقوط آزاد بچه ها شدم کلــــــــــــــــــــــــی ترسیدم ولی به روی خودم نیاوردم
بعد هم ماشین بازی خیلی مزه داد بابا میثم و مهدیار با هم، منم تنهایی
هی دنبالم می کردن و تصادف می کردیم مهدیار غش غش می خندید
یه دور هم گل پسرم سوار ماشین کودک شد که اولین بارش بود
بعد هم برای شام باز به رستوران کاکتوس رفتیم و خاطره کاکتوس ها و دست گل پسرم زنده شد
اسم این اسبه رو گذاشت کوچولو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی