مرغ عشقای جدیدمون
بابایی صبح قفس مرغ عشقا رو برد تا برای آقا مرغ عشقمون یه دختر مناسب انتخاب کنه و به سلامتی بیارتشون خونه
ظهر اومد خونه با یه تلویزیون LED برای آقا پسر گلش
که کلی از دیدن تلویزیون جدید خوشحال شد
خلاصه اینکه مرغ عشق ها رو هم آورد یکی سفید مثل برف و دیگری سفید و آبی
من با حالت تعجب فراوان: پس کوششششششششش آقا مرغ عشق خودمون
بابایی: یکی از دوستام برده براش جفت بخره آقاهه گفته که این دو تا جفتن و خوب هم می خونن اون رو داده و این دو تا رو گرفته
من کلـــــــــــــــــــــــــــــی شرمنده ی آقا مرغ عشقه شدم، آخه هم عزادارش کردم و هم آواره
حالا خانم مرغ عشقه هم حلالم کنه این آقاهه نمی کنه
اییییییییییییییییییییییییییی خداااااااااااااااااااااا
تازه فکر کنم آه اون مرغ عشق خدا بیامرز گرفتتمون، چون این دو تا از وقتی اومدن یک ثانیه هم نوکشون رو نبستن و یه نفس دارن می خونن.