دوکلمه از بابا میثمی
سلام
با عرض معذرت به خاطر کم کاری تو به روز کردن وبلاگ،آخه مامان پسرم چند وقتیه که دسترسی به اینترنت نداره و الا طبق معمول گزارشاشو میداد
منم دیدم خیلی وقته وبلاگ پسری ثابت مونده گفتم چند جمله ای بنویسم .دیروز اقا مهدیارو بردیم دکتر برای چکاپ . جاتون خالی بود وقتی مامانش شنید قد پسرش شده ١٠١ سانت... خیلی کیف کرده بود و میگفت بالاخره پسرم یه متری شددکتر از مهدیار پرسید خواهر داری .مهدیار گفت : نه یه دوست دارم اسمش الیه دیگه خواهر نمیخام...راستی چند وقتیه که اقا پسر تو اتاق خودش میخوابه البته شبا چند بار بلند میشه و میگه: مامانمو میخام(اونایی که این جمله مهدیارو شنیدن مثل خودش بخونن)خلاصه اینکه مثل اینکه داره به امید خدا بزرگ میشه ...من که چشم آب نمیخوره میترسم ٤٠ سالشم که شد باز بگه :مامانمو میخام
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی