مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

روز های زندگی من

کلاس امروز

1391/5/15 13:40
نویسنده : زری مامان
1,995 بازدید
اشتراک گذاری

وااایی امروز باید بازم بریم کلاس ژیمناستیک

سه چهار جلسه ای هست که آقا مهدیار کلاس ژیمناستیک می ره

نمی دونید چه مربی بد اخلاقیه

کم مونده دو سه تا از بچه ها رو بخوره تا بقیه حساب کار دستشون بیاد

یه دختر جوونه که احساس می کنه داره برای مسابقات المپیک تمرین میده456519_auizz3ffy9vla575.gif

هر جلسه اینقدر داد می زنه، پسر منم سوسول، عادت به این چیزا نداره هنگ می کنه چه جور

واقعاً دودلم بازم ببرمش یا نه؟ آخه تازه به کلاس رفتن عادت کرده بود ولی از صدقه سری این خانم مربی بچه م تو کلاسهای دیگه ش هم آرامش نداره

جلسه ی قبل دادی سر مهدیار زد که مثل بید می لرزیدsmile emoticon kolobok منم دیگه عصبانی شدم و با مدیر اونجا صحبت کردم و رفت تذکر داد به خانم مربیه

مثلاً دیروز که کلاس کاردستی داشت و عاشقش هم هست تو کلاس نمی رفت و هر چی بهش می گفتم می گفت باید فکرام رو بکنم بعداً

خانم معلمش هم  اومد دنبالش و بهش گفت بیا تو کلاس

گفت به کم خسته ام خستگیم در بره بعداً میام

خلاصه اینکه دستش رو گرفتم بردم تو کلاس و به خانمش گفتم دلیل نرفتنش چیه تا هواشو داشته باشه

حالا نمی دونم کلاس ژیمناستیکش رو با این روال ادامه بدم یا نه؟

می ترسم از همه ی کلاساش زده بشه

از طرف دیگه دلم می خواد مقاومت کنم تا عادت کنه و کم نیارم و مامان قویی باشم

نمی دونم کارم درسته یا نه؟ تو رو خدا یه چیزی بگین، بگین چی کار کنم

حالا تصمیم دارم امروز هم ببرمش اگه دیدم داره اذیت میشه دیگه نمی برمش آخه بچه م عاشق ژیمناستیکه و هر جا افطاری رفتیم کلی حرکت ژانگولر انجام داده تا همه بفهمن کلاس رفته

 

 پسر گلم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

در انتظار مهدی یار
15 مرداد 91 22:23
سلام.
وا!!این چه مربیه کودکه.خوب نمی تونه با بچه ها کنار بیاد بره...نه ببرش.ولی اگر دیدی ا همه همینطوره همه با هم اول به خودش اعتراض کنید و بگید که بچه ها دارند زده می شند...نشد برید پیش مدیر و بگید نمی تونه با بچه ها کنار بیاد...بله جدیت خوبه ولی نه برای سن مهدیار.مربی اول باید دون بپاشه به قول قدیمی ها.بچه را که جذب کرد اونوقت سخت بگیره...
خوب از اول که سخت بگیری به قول ما اصفهانی می زنه زیر pele همه چی.می گه اصلا نمیام.
مربی کودک باید خودش کودک بشه.ما بزرگها هم اگر بریم یه کلاس مربی از اول سخت گیری کنه.نمی ریم.
ناراحت شدم.اون از کلاس قران .اینم از مربی ژیمناستیک...
بذار خودم بیام تهران بیارش پیشه خودم...


ایشالااااااا به زودی زود
در انتظار مهدی یار
15 مرداد 91 22:24
واییییییییییییییییییییی زری جون مهربونم... گل گفتی... ممنون عزیزم..قربون دل مهربونت من بشم...خوبه ولی می دونی... برای شما که توش نیستی بیشتر شایدم من بعد لذت ببرم.البته امیدوارم... ممنون زری جونم با انرژی های مثبتی که میدی... مهدی یارم را ببوسش...
ساره
18 مرداد 91 14:28
زری مامان چی شد کلاسش؟
نمیشه مربیش عوض شه؟
نمیشه ببریش یه باشگاه دیگه؟
اصلا آدرس بده خودم میام حالشو می گیرم.


نه عزیزم مربی فقط همینه ایشالا ترم بعد جای دیگه می برمش
یا اباالفضل خدا به دادش برسه که ساره خانم شاکی شده؟
حالا شما ببخشیدش جوونی کرده خاله ساره جون