مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

روز های زندگی من

امروز و کلاس ها

1391/5/7 18:56
نویسنده : زری مامان
2,186 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام

نماز و روزه ها قبول باشه تو رو خدا موقع افطار یاد ما هم باشید 

امروز شنبه ست و طبق معمول شنبه ها پسرم کلاس کاردستی و کلاس قرآن داشت

وااای که چقدر مامانی مریض بود، ولی به خاطر گل پسرش بلند شد و یا علی گفت

آخه مامانی از آقا مهدیار سرماخوردگیش رو گرفته (عزیز مادر سرماخوردگیت هم خوش مزه است) و بد جور سر درد و گردن درد داشت ولی بالاخره از خواب دل کند و پیش به سوی کلاس .........

طبق معمول با عشق و علاقه کلاس کاردستی رو شرکت کرد و کاردستی بسیار زیباش رو نشون مامانی داد تا به کل مریضی یادش Painterبره

آخه خدا می دونه تو این یه ساعت که کلاس کاردستی چقدر حالم بد بود سرم رو که تکون می دادم انگار با گرز می کوبیدن تو سرم

خلاصه بعد از یک ربع بازی تو پارک رفتیم که داشته باشیم Reading a Bookکلاس قرآن رو

با تمام بی علاقگی رفت تو کلاس و هی به بهونه می آمد بیرون تا بالاخره بیست دقیقه آخر رو هر کاری کردم گفت دیگه نمیرم تو کلاس از من اصرار و از پسر انکار

بالاخره بلند شدیم و اومدیم خونه توی راه می گفت بیسکوییت می خوام و منم گفتم مگه سرکلاس رفتی که جایزه هم می خوای

و پسر زد زیر گریه و شروع کرد به مظلوم نمایی،‌گلوش رو گرفت و سرفه کرد: مامان ببین گلوم درد می کنه برام بیسکوییت بخر دیگه

وای دلم ضعف می رفت براش آخرش تسلیم شدم و بیسکوییت خریدم و آقا پسر در کمال بزرگواری بعد از ناهار دو تا خورد

و درحال تماشای کارتون باب اسفنجی ساعت یک و نیم خوابید

و دوتایی رفتیم تو رویا تاااا ساعت چهار و نیم

و حالا هر دومون بهتریم

اینم کاردستی این جلسه:

این یه گلدونه

کاردستی گلدون

کاردستی های جلسه قبل با موضوع حیوانات اهلی:

کاردستی

کاردستی

پ.ن: به نظرم یه ذره زود بود برای شروع کلاس قرآن آخه آقا مهدیار اصلاً مدت طولانی یه جا نشستن رو دوست نداره انگار دارن عذابش می دن تو کلاس

و شاید من تسلیم بشم و برای ترم جدید ثبت نامش نکنم و به جاش یه کلاس دیگه ببرمش

بعداً نوشت: مرسی از نایسل جون بابت معرفی وبلاگ شکلکا خیلیییییی خوشگلن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

در انتظار مهدی یار
8 مرداد 91 0:23
سلام..خاله افرین چه کاردست خوشگلی.قربون اون دستهای هنر مند برم...
در انتظار مهدی یار
8 مرداد 91 0:25
نه ننویس تا علاقه مند بشه.ولی خودتون توی خونه باهاش کار کنید.از قران براش قصه تعریف کنید تا علاقه پیدا کنه...قربونش برم اقاست..حالا کوچولوه...


مرسی از راهنماییتون چشم حتماً انجام میدم
مامان احسان
8 مرداد 91 12:48
سلام سلام صد تا سلام ممنون که به ما سر زدید ماشالله چه پسر نازی دارید خدا حفظش کنه
نایسل خانم
8 مرداد 91 14:05
قربونت برم عزیز دلم فدات ..... مرسیییییی..... الهی سرماخوردگی ات بهتر شههه وای چه اهنگییییییییییییییییییییییییی وای چه کاردستیییی های قشنگی عزیز دلممم
نایسل خانم
8 مرداد 91 14:05
تابستون ماه رمضون سرماخوردگی نوبره


واقعاً
در انتظار مهدی یار
8 مرداد 91 17:32
عاشقتم با این کامنت گذاشتن هات دعام کن...


قابل باشم چشم
مامی مهدیار
9 مرداد 91 13:13
سلام عزیز دلم بهترید؟؟؟
مهدیار عسل خاله چطوره؟
تولد آقای شو با تاخیر مبارک انشاالله تولد 120 سالگیشون
موفق باشید
راستی مهدیار جون چند سالشه؟؟


مرسی عزیزم بهتریم مهدیار سه سال و شش ماهشه