لفظ قلم حرف می زنی زندگی من
عزیز مامان جدیداً حسابی لفظ قلم حرف می زنی و مامانی عاشق این حرف زدنته
توی راه سفر به معنای واقعی مرد بودی مثل همیشه صبور
و چند باری باهم توی ماشین بازی کردیم و طبق معمول بن تن بازی
یه بار که اصرار به بازی داشتی گفتم پسرم من خسته می شم و شما هم گفتی مامانی قول می دم برات خستگی ایجاد نکنم، اگه برات خستگی ایجاد شد تنهایی بازی می کنم
و مامانی غش رفت برات
دیروز وقتی داشتم تلفنی با مامان ثریا صحبت می کردم صدام کردی و گفتی مامانی من نیاز به آب دارم
مامانی فدات بشه که یهویی اینقدر بزرگ شدی و انگار تو اجلاس کشورهای غیرمتعهد داری صحبت می کنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی