مهمونی مامان شهلا
مامان شهلای مهربونم (مامان بزرگ خوبم) یکشنبه شب خاله اسماء و عمو مهدی رو پاگشا کردن توی باغ گیلاس و مثل همیشه شرمنده مون کردن
هر چی هم اصرار که توی زحمت نیفتن راضی نشدن و مثل همیشه گفتن که از این کار لذت می برن
و ما هم در جمع خانواده ی مهربون و خونگرم عمو مهدی کلی لذت بردیم
و مثل همیشه از خدا برای این مادر بزرگ مهربون و همه ی مامان بزرگا عمر با عزت طلب کردم
آخ که من عااااااااااشق این مامان شهلای نازنینم هستم
توی باغ گیلاس یه تولد هم برگزار شده بود که آقا مهدیار همش تو جمع اونها بود
آقا مهدیار و ضحی جون دختر خواهر عمو مهدی که پیش دبستانی می ره امسال کلی با هم جور شده بودن و راجع به مهدکودک حرف می زدن
این بادکنکه هم غنیمته از تولد برگزار شده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی