مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه سن داره

روز های زندگی من

روز جهانی کودک

1391/7/17 14:08
نویسنده : زری مامان
871 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز روز جهانی کودک بود

یادش به خیر وقتی بچه بودیم روز جهانی کودک تا شب کارتون نشون می داد و ما چه خوشحال می شدیم

از چند روز قبل برای دیدن کارتون ها برنامه ریزی می کردیم Yatta

هیچ فکر نمی کردم که یه روزی اینقدر بزرگ بشم که به پسر کوچولوی خودم روزش رو تبریک بگم

دیروز به همین مناسبت مهدیار جونم رو با دوستاش از طرف مهدکودک بردن سرزمین عجایب

صبحش ساعت ٧ از خوشحالی بیدار شده بود و خوشحال بود که می خواد بره سرزمین عجایب

فکر می کرد به خاطر اینکه پسر خوبی بوده دارن می برنش

گفتن برای بردنشون تماس بگیرین منم برای یه کار اداری رفته بودم بیرون و از ساعت ١١.٣٠ هر چی زنگ زدم جواب ندادن و با عجله خودم رو برای ١٢ به مهد رسوندم که گفتن تلفنهای مهد قطعه ساعت یک بیاین دنبالشون

وقتی برگشتم خونه بابا میثم هم به خاطر سرماخوردگیش اومد تا استراحت کنه

ساعت یک با بابایی رفتیم دم مهد دنبالش خیلی تعجب کرد که بابا میثم رو دید بدون اینکه سلام کنه با دهن باز نگاه می کرد

توی راه برگشت هر چی ازش خواستم تعریف کنه چیزی نگفت

بابا میثم هم ازم خواست تا زیاد اذیتش نکنم گفت که مهدیار هنوز کوچیکه برای اینکه بیاد و تند تند تعریف کنه

منم که هلاک، ولی دیدم بابایی راست می گه دیگه چیزی نپرسیدم

هنوزم هیچی تعریف نکرده Whoop De Doo

اینم کارت تبریکی که مهدکودک بهش دادن:

کارت تبریک

کارت تبریک

پ ن : از شنبه تقریباً دیگه مهدیار جون بدون دردسر و با علاقه به مهد می ره

باران جون از راهنماییهات ممنون خیلی کمکمون کردی عزیزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان حانیه
17 مهر 91 16:15
روز مهدیار جونم مبارک


مرسی خاله جون
مامان حانیه
17 مهر 91 16:16
مامان سبحان جون
17 مهر 91 20:40
آپم...........|""""""""""""""" " """"""""|\|_ ...........|......*اینم وسیله * بیا ....|||"|""\___ ...........|________________ _ |||_|___|) ...........!(@)'(@)""""**!(@ )(@)***!(@)
ساره
17 مهر 91 21:03
مهدیاااااااااااااااااااااااااااار جونم روزت مبارک.
خدا رو شکر, خوش حالم که دیگه با علاقه میره مهد.


مرسی عزیز دلم
یعنی تو دنیا دختر خاله ی بابا مهربون تر از ساره جونم هست؟
در انتظار....
17 مهر 91 23:47
سلام زری جونم.اول ببخشید که نگرانت کردم.دوم به خاطر بدقولیم.خیلی خیلی شرمنده هتسم.می نویسم تو پستم.البته اگر وقت شد...


این چه حرفیه عزیزم
در انتظار....
17 مهر 91 23:48
مهدیار جونم خاله جونییییییی روزت مبارک باشه...ببخش خاله را که دیر شد...بووووووووووووووس
در انتظار....
17 مهر 91 23:48
چه کارت خوشگلی.افرین
در انتظار....
17 مهر 91 23:50
اخی چون پسر خوبی بوده برنددش... اخه زری جون.هر وقت می خواند بچه ها خوب بشند و تو کلاس بند بشند می گند اگر پسر خوبی باشی اردو می بریمت...همه هم فکر می کنند چون خوب بودند می رند.اخیییییییییییییییی مهدیارم خوب خوبه...

در انتظار....
17 مهر 91 23:51
آفرین مهدیار جون...افرین مامان مثصمم.واقعا خسته نباشی...خیلی سخته.. ولی نتیچه اش را می بین انشالله..به دوستم...
در انتظار....
17 مهر 91 23:52
خواهش می کنم عزیزم.من کاری نکردم.شما لطف دارید.دوستتون دارم.خیلیییییییییییییییییی.وقتی هم نیستم به یادتونم.
مامی مهدیار
18 مهر 91 2:35
سلام عزیزمممممممممممم خوبی؟ روزت مبارک عزیز خاله خوش به حالتتتتتتتتتتتتتتتتتتت سرزمین عجایب حتما خیلی بهت خوش گذشتهههههه آخیییییییییییییییییییییییییی چه کارت تبریک نانازی خداروشکر علاقت به مهد بیشتر شده و اذیت نمیشی میبوسمت
مامان سبحان جون
18 مهر 91 10:23
ممنون به ما سرزدی عزیزم ای بابا از دست گل پسری کاش که یه کم دیر لالابکنه ساعت 5 صبح میخوابه سبحان دعاکنین زود بخوابه
علامه کوچولو
18 مهر 91 15:43
سلام مهدیار جونم
مهد خوش میگذره اصلنم برا مامان تعریف نکن چی شده بیا به خودم بگو باشه


پس من چییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟
زهراسادات
19 مهر 91 9:21
سلام به مامان مهدیار و مهدیارعزیزم پسرمن یکسال و دوماهشه ولی اصلا جرات ندارم مهد بذارمش مهدیار از چندسالگی مهد رفت؟ دیگه کم کم دارم راضی میشم که از اداره استعفا بدم چون واقعا در عذابم زکریا رو هم عذاب میدم میشه راهنماییم کنید
مامان مرضیه
19 مهر 91 10:52
سلام عزیزم روز مهدیار جون هم مبارک پسرما هنوز زیاد این مسائل رو در ک نمی کنه کارت خوشگلی هم داره


مرسی مامان مهربون
حسنا مامان ایلیا
19 مهر 91 14:00
مهدیار کوچولو روز مبارک عزیز خاله


مرسی عزیزم