راهپیمایی
برنامه ی دیروز آقا مهدیار هم اغتشاش در مسیر راهپیمایی بود.
البته به عقیده ی خودش و مامان ثریا ابداً اینطور نبوده و نیتشون شرکت در راهپیمایی و انجام وظیفه بوده.
چی بگم؟ اینم یه جورشه دیگه.
اگه راهپیمایی رفتن با تفنگ آبپاش اونم نه یه تفنگ کوچیک، تفنگی که مخزن آبش کوله پشتیه و باهاش می شه یه ملتو خیس آب کرد انجام وظیفه است شما بخونید شرکت در راهپیمایی ولی من همچین نظری ندارم.
البته اینم بگم که هر کسی رو که خیس می کردن با اجازه بوده (امیدوارم اینطور بوده باشه و گرنه قطعاً باید کتک می خوردن دیگه نه؟!)
فک کـــــــــــــــــــــن! حتی آتش نشانای مستقر در مسیر رو هم خیس کردن!
اونا هم تفنگ رو از مهدیار گرفتن و کلی تفریح کردن باهاش آخر سر هم مهدیار رو فرستادن سمت ماشین آتش نشانی تا یکی از همکارای بنده خدا رو که خوابه خیس کنه.
مهدیار هم رفته و اون بنده خدا رو قبض روح کرده و برگشته و کلی از جانب مامان ثریا نصیحت شده که نباید خیسش می کرده.
حالا با این اغتشاش گر کوچولو مصاحبه هم کردن و پسرم گفته که با همین تفنگم اسرائیل رو نابود می کنم! و بعد از مامان ثریا پرسیده که اسرائیل کیه که من می خوام نابودش کنم؟!!!
خوب مادر من تو که اصلاً نمی دونی اسرائیل کیه و هدف از راهپیمایی چیه؟ واقعاً نیتت چی بوده که رفتی؟
خلاصه اگه فردا رسانه های بیگانه نشونش دادن و به عنوان عامل خودشون معرفیش کردن بدونید که اخبارشون به هیچ وجه حقیقت نداره و نیت پسر من فقط نابودی اسرائیل با تفنگش بوده (طبق همون سخن معروف امام خمینی که گفته بود هر کس یه سطل آب رو اسرئیل بریزه اسرائیل رو آب می بره، اون موقع ها تفنگ آبپاش نبوده خوب که اینو گفته و الان باید از امکانات استفاده کرد و اسرائیل رو به درک واصل کرد دیگه!)
پی نوشت: در پی انجام این وظیفه ی خطیر حضور ارزشمند عمو حمید جون هم نباید نادیده گرفته بشه که هر جا مهدیار شیطنتی می کنه جای شک نیست که یک عمو حمید نامی هم در کنارش بوده و راهنماییش می کرده و تو این راهپیمایی هم هر دو دست به دست هم دادن و ملت شریف رو خنک کردن.