مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

روز های زندگی من

برف نو! برف نو! سلام، سلام

1392/11/20 0:42
نویسنده : زری مامان
809 بازدید
اشتراک گذاری

 

برف بازی

مهدیار و مامان ثریا در حال برف بازی

برف بازی

اینم آدم برفیه این دختر خانومه بود که بعد از عکس نداختن توسط مهدیار منهدم شد

برف بازی

برف بازی

جوجوهای سرخ و سپید من بغل

برف بازی

پسرم برای اولین بار میون برفها

برف بازی

برف بازی

بعد از برف بازی، تو خونه ی گرم و نرم مامان ثریا ( عمه جونم مرسی بابت عکساقلب)

نفس های زندگیم

غروب همون روز تولد دایی سعید جون، دایی بابا میثم بود و به طور سورپرایزانه رفتیم خونه شون و به همین مناسبت از خودمون کلی عکس انداختیم  نیشخندعمو حمید و محمدصدرا

عمو حمید و وروجکای من

وروجکا کنار مامان ثریا و دایی جون

تولد دایی سعید

قربون خنده ی کجت گوله برف لپ گلیه من بغل

محمدصدرا

***********************************************************************

تشکرانه: زحمت عکسا رو عمه سارا جون کشیده بود

و یه زحمت بزرگ که خاله سهیلا جونم کشیده بودن و علاوه بر کیک تولد دایی سعید بازم یه کیک با آب پرتقال برای من درست کرده بودن عاشقتممممممممم خاله ی خوبم ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

عاطفه
20 بهمن 92 11:41
یه سلام گرم گرم تقدیم به دوست گلم خانواده ی نازش تو این روزای سرد گل پسر هزار ماشالله چه بزرگ شده ! دست مامان ثریا ی نازنینم درد نکنه که در راستای شاد سازی مهدیار گلم همه کار میکنه و ممنونیم از عمه جون به خاطر عکس ها. این گوله برفیتونم واقعا دوست داشتنی و خوردنیه ها ! درست عین داداش بزرگش خاله جون حالش چطوره ؟
زری مامان
پاسخ
دلم برات یه ذره شده عاطفه جونم از شما هم هزااار تا ممنون که پیش ما میای و بهمون انرژی میدی شکر خدا خوبه ایشالا می نویسم راجع بهش اگه وقت کنم
عمه سارا
20 بهمن 92 22:12
قربون خودتو جوجه های نازت خوشگلکا من هیچ وقت احساس نکردم به زحمت افتادم هرعکسی انداختم به خاطر لذت خودم بوده. عشق می کنم باهاشون. خدااااااااااااا انشالا این زهراجون خاله و عمه بشه تا بفهمه خوشبختی یعنی چیعاشقتونم. زن دایی هم بشی ایشالا
زری مامان
پاسخ
خدا نکنه همه ش از لطف و محبتته ایشالاااااااااااااااااا
عمه سارا
20 بهمن 92 22:32
نگو نفهمیدما. خونه گرم و نرم مامان ثریا رو خوب اومدی
زری مامان
پاسخ
نه خداییش اون یه تیکه که خوابیده بودیم گرم بود با اون تشکی که برای صدرا پهن کردی نرم هم بود
مهتاب
20 بهمن 92 23:14
به به بالاخره تشریف اوردین عزیزدلم داداشای خوشگلمو نیگا ماشالا این چند روز که نبودین معلومه خیلی بهتون خوش گذشته ها ایشالا همیشه شاد باشید راستی مامانی چه جراتی داری نی نی رو اینجوری بردی بیرون
زری مامان
پاسخ
فدات شکر خدا فقط چند دقیقه بود تازه هر چی لباس هم داشت رو هم دیگه تنش کرده بودم
عقیق
21 بهمن 92 19:13
به به،چه عجب! دلمون تنگ شده بود وای ی ی ی ی ی ی ی ی چقدر این جوجه های سرخ و سپیدت نارن ماشاءالله محمدصدرا چقدر بزرگ شده خوشیهاتون همیشه همیشه مستدام
زری مامان
پاسخ
ما هم کلی دلمون تنگ شده بود
زهرا (✿◠‿◠)
24 بهمن 92 1:04
سلام زهرای عزیزم... خوبی؟ قربون جوجو های خونتون برم... ماشاللا................دوتا داداش چقد شبیه همن چندین و چند بار با گوشیم اومدم وبلاگت.....ولی نمیشد نظر بزارم! ممنون از محبتی که بهم داشتی! دلم واست تنگ شده بود!
زری مامان
پاسخ
چه عجببببببببببببببب دلم براتون یه ذره شده بود زهرا جونم
مامان احسان
24 بهمن 92 7:50
سلام خوبید زری جون چه عجب خواهر ماشالله به هر دو تا آقا پسری گل چه عکسهای خوشگلی .لباس محمد صدری هم خیلی نازه ببوسشون
زری مامان
پاسخ
سلام عزیزم فدای تو و احسان نازنینت
مریم
26 بهمن 92 21:57
اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی ، اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی ، اگه ستاره بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی روز ولنتاین مبارک .............
زری مامان
پاسخ
ولنتاینت با تاخیر مبارک عزیزم
ღبارانღ
1 اسفند 92 11:07
اخ گه چقدر این تعطیلی برف چسبیییییییییییییید... ان شالله دوباره قسمت بشه.
زری مامان
پاسخ
دیگه برف تموم شد کاش دوباره می بارید
ღبارانღ
1 اسفند 92 11:13
چقدر این عکسها خوشگلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــند...خدااااااااااااااااااااا..ماشالله...
ღبارانღ
1 اسفند 92 11:14
زهرا عاشق عکس جوجه های سرخ و سفیدت شدمممممممم....پوسترهای من....
زری مامان
پاسخ
فدای تو به دستور خودت این عکس رو می ذارم معرفی وبم
ღبارانღ
1 اسفند 92 11:15
تولدشون مبارک...
زری مامان
پاسخ
مرسی مهربونمممممم
ღبارانღ
1 اسفند 92 11:15
زهرا چقدر عکس اخر محمدصدرا مثل اقا میثم شده اند...نه؟
زری مامان
پاسخ
خیلییییییی
ღبارانღ
1 اسفند 92 11:16
دست عمه سارا خوب درد نکنه... دست خاله سهیلا هم درد نکنه به داد این دوست شکمو من رسیدند. تپلو خودمممممممممممممم...
زری مامان
پاسخ
گروه سرود تپلوها تقدیم می کند
♥مامان متین جون♥
2 اسفند 92 14:56
همیشه به گردش و شادی
زری مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
ستارگان آسمان من
12 اسفند 92 16:08
سلاممممم...خوبیییننن؟ خیلی وقته نیومدما...چقدر ماشالا بچه ها بزرگ شدن ...گل بودن گل تر شدن
زری مامان
پاسخ
لطف داری عزیزم
مریم
13 اسفند 92 22:18
خیلی عکساتون قشنگ شده.... به افتخار مامانی با این همه حوصله
زری مامان
پاسخ
ممنون عزیز دلممممممممممم
ღبارانღ
20 اسفند 92 22:07
ماشالله.هزاران بار.یعنی عاشق این عکسم.ادم برفی هاى نازم.خدا حفظتون کنه!!!
عشق مشکی یواش
12 فروردین 93 15:40
عیدتون مبارک
مامانی هستی
9 خرداد 93 16:10
وای وای چه عکسای ناززززززززی ایشالا همشه سلامت وشاد باشید فسقلا
زری مامان
پاسخ
همچنین عزیز دلم
مامانی هستی
9 خرداد 93 16:12
راستی شما از قدیمیای نی نی وبلاگیدااااا ریش سفید ما تازه واردا هم تحویل بگیرید
زری مامان
پاسخ
شما تاج سر مایین عزیزم ما دیگه پیر شدیم میدون دست شما جووناست مادر