فروردین دوست داشتنی
شکر خدا عید امسال هم به خوبی و خوشی گذشت و خاطره های خوبش برامون موند.
همیشه اسم عید که میاد یاد نسیم خنک و فرح بخش بهاری می افتم، یاد لباس های تمیز و لبهای خندون و کفشهای واکس زده و استرس همیشگی من بابت رسیدن سرزده ی مهمون.
امسال هم شکر خدا طبق برنامه ریزی های آقای پدر آداب دید و بازدید رو تمام و کمال به جا آوردیم که البته بیشتر دید بود و فعلا بازدید زیادی نداشتیم، در نتیجه استرس های اینجانب همچنان پابرجاست.
طبق معمول سال جدید رو کنار قبور شهدا تحویل کردیم و استارت عیددیدنی رو در همون ساعات اولیه سال زدیم.
چند روزی رو هم شمال کنار مامان ثریا و بابا ناصر بودیم.
سفره ی هفت سین سال 93:
طبق روال هر سال، سال جدید رو کنار قبور شهدا تحویل کردیم
مهدیار در حال صید قورباغه با ملاقه
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: از مشغله ی زیاد اصلا وقت نوشتن نداشتم تا به امروز، مامان فعالی شدم حساااااابی