مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه سن داره

روز های زندگی من

علایق مرد کوچکم

1392/7/3 22:23
نویسنده : زری مامان
1,603 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها علایق پسرکم به طور محسوسی تغییر کرده.

دیگر شبکه ی پویا و برنامه های کودکانه ش جای چندانی در دل کوچکش ندارند و  شبکه مسننت (یا همان مستند خودمان) و شبکه ی سلامت با برنامه های عجیب و غریبش و جراحی های دل و روده و گاه گاهی هم شبکه ی ورزش شبکه ی مورد علاقه ش شده.

مهد رفتنش هم با چند ماه پیش زمین تا آسمان تفاوت دارد، نه دیگر خبری از بهانه گیری های صبح هست و نه جمله ی این جا بمون و کی دنبالم میایی حین جدایی.

بی هیچ دردسری بوسه و خداحافظی، طوری که مدیر مهد هم هر روز به تغییراتش معترف می شود.

اسباب بازی های محبوبش هم عوض شده، دایناسور بی ریختی که یک لحظه از خودش دور نمی کند.

و خرس سفید بزرگ خودم که حالا در اتاق مهدیار جا خوش کرده و هر از گاهی که از من و بابا و زمانه دلگیر می شود در آغوش خرسش گریه و درد و دل می کند و جگر مرا آتش می زند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (34)

ღبارانღ
4 مهر 92 9:05
سلام مهربونم...
خوبی؟
اول بخونمت بعد جواب می دهم...


لطف می کنی
بووووووووس
ღبارانღ
4 مهر 92 9:05
چه پسر بزرگی شما دارید؟مستنت می بینه
زهرا جونم واقعا داداش بزرگه شده ها...می بینم چاخان ها خوب رویش تاثیر گذاشته ها


آره واقعاً روش اثر داشته
مرسی از همه ی مهربونیاو راهنماییات عزیزم
مستنت نه، مسننت می بینه (:
ღبارانღ
4 مهر 92 9:07
اگر بدونی این خرس چقدر بعدا بهش کمک می کنه هیچوقت جیگرت اتش نمی گرفت...خیلی خیلی خوبه..
خدا حفظت کنه عزیز خاله...خیلی خیلی دوستت دارم..هم خودت را هم مامانت...


بعضی وقتا حس می کنم خرسه دلش می خواد خفه م کنه
و از دستم عصبانیه که مهدیار رو ناراحت کردم
اصلاً روم نمی شه تو چشاش نگاه کنم (((:
خدا خودش می دونه که چقدر دوستت دارم باران جونم
فاطمه
4 مهر 92 11:26
سلام زهراجون حانیه ام همین طوریه البته غیر از پویا عاشق شبکه مستند هستش واقعا گریه وناراحتی بچه ها برای پدر ومادر درد آوره


به به، به چه تفاهمایی داریم می رسیم فاطمه جونم ((((:
حانیه جونم هم شبکه مسننت می بینه D:
بهاره مامان ونداد
4 مهر 92 11:52
وای قربون خودت و علایق عجیبت تو این سن برم خیلی بامزه است که بچه به این کوچیکی بشینه مسننت ببینه وای نگو زری جون دلم کباب شد ولی سعی کن که این خرس رو ازش دور نکنی باز خوبه یه چیزی پیدا کرده دلش رو باهاش خالی کنه


از دست ما بچه م رو آورده به جک و جونور (((:
mitra
4 مهر 92 13:10
سلام. ماشالله خیلی پسر ناز و خوشگلی دارین. خدا حفظش کنه


ممنون عزیزم
نیر
4 مهر 92 13:12
سلامممم. نشونه های دکتر شدنو میده
خدا براتون حفظش کنه...


ممنون مهربونم
الان میام پیشت
کلییییی دلم تنگت شده
صبا خاله ی آیسا
4 مهر 92 17:07
عزیزم دوست داشتنی خاله ماشالله پسرمون بزرگ شده
نیر
4 مهر 92 17:23
سلام زری جونم...من اهل تبریزم....اینجا 3بار کاشت جنین کردم و 7تا جنین از دست دادم...خیلی شکنجه کشیدم تا اینکه خانم دکتر عارفی رو بهم معرفی کردن...برام دعا کن عزیزم....


خیره ایشالا دوست نازنینم
مامان محمدصدرا
4 مهر 92 23:19
آفرین به مهدیار که از الان می خواد یه داداش بزرگه خوب و بامسئولیت باشه.


ایشالا (((:
ღبارانღ
6 مهر 92 16:45
الهیییییییییییییی قربونت بروممممممممممم... عزیزمییییییییییییییی...اینقدر دلم برات ضعف کرد که هیچ جا جا نمی شی... خوشگلمییییییییییییی...من هر وقت یه خانوم شیک و محجبه می بینم یاد زهرا جونم می افتمممم...


آره به خدا هیچ جا جا نمی شم (((((((:
لطف داری مهربون
ღبارانღ
6 مهر 92 16:49
نگووووووووووووووو..تو به اون باهوشی..ان شالله هر چی خیره..نگران نباش...برات خیلیییییییییییی دعا میکنم..می روم برات همان جا که می دونی و کلی ازشون برات کمک می خواهم...




مرسی عزیز دلممممممم
مرسی از دعاهات

ღبارانღ
6 مهر 92 16:50
مهدیارم خوبه؟عزیزم اونم حتما یه استرسی داره...وای خیلی شیرین و سخته..ولی از خدا میخواهم کمکت کنه...


دلم به همین دعاها گرمه
مهدیارم خوبه
مامان احسان
7 مهر 92 15:08
سلام ماشالله به این مرد بزرگ خدا حفظش کنه
مهتاب
8 مهر 92 10:28
سلام عزیزم چه پسر قشنگی چه وبلاگ قشنگی دوست دارم یه عالمه مهدیار نازنین ممنون که به ما سر زدی
مرجان مامان آران
8 مهر 92 11:15
وایییییی عزیز دلممم قربونت برمم با این تغییرات با مزتتتتتتتت مسننت قربون داداش بزرگگگگگگگگگ برمم
مامان ماهان
9 مهر 92 14:35
ايييييييييييييييي جانم خدا حفظش كنه چند دقيقه اس ميخوام بگم مسننت نميتونم بگم خاله قربونت بره واقعا همينطوره بچه ها خيلي زود بزرگ ميشن و يه روز دلمون براي همين مسننت تنگ ميشه
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
10 مهر 92 16:44
عزیزم نیستی به وبت سر نزدی
عاطفه
10 مهر 92 21:12
فکر کنم این پنجاهمین باره که اومدم اینجا و واقعا میخوام نظر بذاریم . بهترین دوستم ، اولین همراهم واقعا" شرمنده که انقدر دیر شد به خدا تا صفحه ات و باز میکردم یا مهمون میومد یا کاری پیش میومد و یا امیرپارسا نمیذاشت ‍! به خدا یه بار هم برق رفت !!! بهم حق بده . خلاصه اینکه بابت این تغیرات داداش بزرگه خوشحالیم
و بابت ماجرای خرس خوشحال تر . میدونم تورو ناراحت میکنه ولی کمک خیلی بزرگی واسه گل پسر به خاطرش از خدا ممنون باشخیلی دوست دارم و بدون همیشه تو فکرتم. مواظب خودت باش

ممنون که این همه تلاش کردی
هر وقت که بیای برای ما عزیزی دوست نازنینم
عمه سارا
12 مهر 92 21:05
تازه یه چیز جالب
وقتی مستند خارجی می بینه میگه زیرنویسش رو واسم بخونید. و وقتی می خونی میگه: خب اینارو که خودم می دونستم عمهنمی دونم واقعا می دونه یا می خواد حال من بیچاره رو بگیره


چی بگم سارا جونم
خودت که بهتر برادرزادت رو می شناسی ((((:
صبا خاله ی آیسا
12 مهر 92 23:02
مامان حانیه
13 مهر 92 10:28
زهرا جونم خوبی چه خبر زایمان کردی یانه


نه فاطمه جونم
جا خوش کرده نمیاااااااااااد )))):
عاطفه
13 مهر 92 17:24



هزاااااار تا بوس
الان میام پیشت
مامان احسان
14 مهر 92 13:35
سلام خاله جون اگر دوست داری بیا عکسهامو ببین
آسمان
14 مهر 92 15:46
سلام مامان گل پسرا خوبی؟ چه خبرا؟دیگه شمارش معکوسه ها... تو این روزای آخر برای ماهم دعا کن ان شاء الله نی نی بسلامت بیاد تو بغلت
مامان حانیه
16 مهر 92 11:27
سلام زهرا جونم خوبی؟؟؟؟؟؟؟نی نی نیومد
شقایق مامان آرشا
16 مهر 92 15:51
سلام اینکه مهد میره بی دردسر خب خیلی طبیعیه اما دیدن این برنامه هاا را بهتر جلویش بیاستید.سعی کنید از برنامه های با ملودی استفاده کنید.یه وقت فکر نکنه دارید ازش دوز میشید؟
مامان ایدین
16 مهر 92 20:10
---$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(*)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ ____________$$$$$$ روز جهانی کودک مبارک
سیما
16 مهر 92 22:42
جوووونم مستند بین کوچک
مامانی درسا
17 مهر 92 8:16
اینا همه نشونه آقا شدن پسرمونه هزار ماشاالله ....... روز جهانی کودک مبارک پسرم
مرجان مامان آران و باران
17 مهر 92 10:59
روزت مبارک عزیزممممممممممم زری جون فکر کنم زایمان کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان حانیه
17 مهر 92 11:51
زهرا جونم کاش به یکی می گفتی بیاد ازت خبر بده دلنگرانتم
مامان مرضیه
18 مهر 92 0:26
سلام زری خوبم وایی که دلم براتون یه ذره شده بود مدتی بود که نتم ایراد داشت امان از دست این گل پسر ما که همش داره مارو سوپرایز می کنه واسه منهم موقوع زایمان حسابی دعا کن که محمد فرهام هلاکم کرده و ماهم مثل شما بشیم روی گلتونو می بوسم دوستون دارم
عاطفه
18 مهر 92 16:17
زری جونم کجایی ؟ نی نی اومده ؟