مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

روز های زندگی من

اودوش و خانواده خیالی

1390/11/11 11:00
نویسنده : زری مامان
947 بازدید
اشتراک گذاری

وای واقعاً عجیبه که تا حالا یادم رفته از اودوش عزیز بنویسم شخصیتی که تقریباً همه فامیل می شناسنش

از همین جا از اودوش جان معذرت خواهی می کنم

حالا یه توضیحاتی راجع به اودوش خان بدهیم که همه بشناسنش و آقا مهدیار هم که وقتی بزرگ شد و وبلاگش رو خوند یاد اودوش رو بکنه

اودوش یه شخصیت خیالیه که تقریباً از دو سالگی همراه آقا مهدیاره و یه مدتی کمتر باهاش سر و کار داشت ولی دوباره یه چند وقتیه که اومده به خونمون و زیاد با پسرم بازی می کنه گاهی اوقات هم همراه اَدوش و آدوش میاد. بعضی کارهایی رو هم که انجام میده می گیم از کی یاد گرفتی می گه از اودوش.اودوش

راستش رو بخواین یه وقتایی از اودوش اینا می ترسم آخه خیلی واقعی به نظر میاناودوشاودوش

مهدیار گاهی وقتا تو اتاقش با اونا حرف میزنه و بازی می کنهعروسک

همین پریشب من و آقا مهدیار داشتیم با کفگیرهای خونه مامان شعله و توپ پینگ پنگ دایی جواد بازی می کردیم که مهدیار گفت مامان برای اودوش هم بنداز گناه داره دوست منه بعد هم خودش توپ رو انداخت یه طرف دیگه و به آدوش گفت بگیره (البته من هنوز نسبت بین این سه نفر رو نمی دونم ولی با توجه به شباهت اسمی باید از یک خانواده و احتمالاً خواهر برادر باشند)

خواهشمندم از کسانی که این پست رو میخونن اگر اطلاعات دقیق تر یا حدسیاتی راجع به این خانواده دارند با ما در میون بگذارن! متشکرم.تشکر


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

اودوش
11 بهمن 90 13:53
سلام مامان مهدیار مرسی که از منم نوشتی من و خانوادمو خوشحال کردی من با بابای مهدیار صحبت کردم قرار شد شب زود تر بیاد میخام شام ببرمتون بیرون اینو گفتم که شام نزاری


وای اودوش جان راضی به زحمت نیستیم تو رو خدا نیا من سه مدل شام برای بابای مهدیار درست می کنم
عمه سارا
11 بهمن 90 14:07
یادم رفت اسممو تو نظر قبلی بزنم.اصلا اومد؟عمه سارام.


نه عمه جون نظرت نیومد