شیرین،شیرین،مثل عسل
آقا پسر خوشگل چند روز پیش داشت با دایی جواد و بابا عباس فوتبال پرسپولیس و استقلال رو نگاه می کرد وقتی پرسپولیس با سه تا گل برنده شد و همه هورا می کشیدن یه دایی جواد گفت: دادا گمت درم (یعنی دادا دمت گرم)
برای برد پرسپولیس بابا عباس بستنی خریده بود و آقا مهدیار هم یه مقدار خورد و گفت دوباره می خوام براش یه اسکوپ دیگه بستنی گذاشتم که صورتی بود گفت من نمی خوام این دخترونس و کلی عمو مهدی و خاله اسماء خندیدن
چند روز پیش که رفته بودیم شام بیرون بچم اومد پیتزا بخوره دهنش سوخت گفت واااای مامانی داغیدم (یعنی سوختم)
آقا پسر وقتی می خواد از جاش بلند شه بابایی بهش گفته باید بگه یا علی مدد، پسملم هم میگه یا ملی عدد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی