مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

روز های زندگی من

شیرین،شیرین،مثل عسل

1390/11/17 10:42
نویسنده : زری مامان
804 بازدید
اشتراک گذاری

آقا پسر خوشگل چند روز پیش داشت با دایی جواد و بابا عباس فوتبال پرسپولیس و استقلال رو نگاه می کرد وقتی پرسپولیس با سه تا گل برنده شد و همه هورا می کشیدن یه دایی جواد گفت: دادا گمت درمپاندا (یعنی دادا دمت گرم)

برای برد پرسپولیس بابا عباس بستنی خریده بود و آقا مهدیار هم یه مقدار خورد و گفت دوباره می خوام براش یه اسکوپ دیگه بستنی گذاشتم که صورتی بود گفت من نمی خوام این دخترونسدخترونه و کلی عمو مهدی و خاله اسماء خندیدن

چند روز پیش که رفته بودیم شام بیرون بچم اومد پیتزا بخوره دهنش سوخت گفت واااای مامانی داغیدمسوختم (یعنی سوختم)

آقا پسر وقتی می خواد از جاش بلند شه بابایی بهش گفته باید بگه یا علی مدد، پسملم هم میگه یا ملی عددشکلک

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

عمه سارا
17 بهمن 90 18:37
من فکر می کردم تمام کلمات رو دیگه درست می گی.قربونت برم


مگه غلطه عمه جون!!!!!!!!!